افسانه های فولکلور روسیه

افسانه های شفاهی و عامیانه ی مردم سرزمین روسیه

افسانه های فولکلور روسیه

افسانه های شفاهی و عامیانه ی مردم سرزمین روسیه

مشخصات بلاگ

این سایت به معرفی کتاب افسانه های فولکلور روسیه که مجموعه داستانی حاوی شانزده داستان می باشد می پردازد.

بایگانی
پیوندها

یادداشتی به قلم دکتر وحید ضیائی

دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۴ ب.ظ

الف ِ خاطره )  در کوچه سار پشتی آرامستانی قدیمی در شهری به کهن سالی کوهی مقدس ، در نم شیشه های همیشه سرمازده ی خانه ای قدیمی ، شمسی از جنس ترجمان لغت ادب ، دفتر و مسندی به هم دوخته و مولانای مفتون در نغمه های اله ناز ، مشق زبان عشق می کند از رولان تا پروست ...

ب ِ دیدار ) سید مثل خدایگان یونان بر بستر نقاهت خرامیده است .. در خانه ای که کتاب خانه است ، میان انبوه نام ها و نام آوران گیج می زنی و در بی کران پرسش ها ، همسر کرد نژادش آلبومی رنگ و رو رفته را باز کرده و یاد ایام جوانی می کند ... زمانی که رضا ، در اوج فعالیت های ادبی دهه های چهل و پنجاه ، مسافر سرزمین های دور بود و یارِ غارش عبد الله پاریس را از دفتر تروی مرور می کرد . به ترفندی قدیمی کتابی به نام فرنگی « من کیستم » را زیر مجلد کتاب هایت پنهان می کنی و حلالیت می طلبی از احتمال رنج حضورت و رخصت فرار می خواهی . سید ساعتی نگذشته زنگ می زند و کتاب را حلالت می کند باچند لطیفه ی جان نثار ...

ج ِ فراق ) رضا سید حسینی ، مترجم شهیر ایرانی ... درگذشته هایی نه چندان دور ، هم او ، هم عبدالله توکل به عنوان قوام بخشندگان به صنعت ترجمه ایران ، بخصوص در رمان و نظریه ادبی ، به شهادت خاطره هایش در کوچه ای قدیمی از شهری کهن سال ، مشق عشق کردند و بعد از هبوط ، بر زمین پایتخت ، نام آورانی شدند ، نام آشنا ، ادبیانی که بسیاری از جوانان آن زمان را در نشریات هفتگی زیر نظر خود ، معرفی کرده و به ادبیات ایرانی پیشکش نمودند . با مجموعه آثار بسیار باقی مانده از هر دوی ایشان ، « درگذشتن » فعل ناخوشایندی ست ...

دِ دوران اکنون ) بی شک سنت ترجمه در شمال غرب کشور ، به واسطه هم مرزی و تقابل فرهنگی خاص این منطقه بخصوص در بعد از مشروطه ، به چندین زبان هستی مند دنیا ، سنتی نکو در آشنایی ایرانیان بوده با دنیاهایی نو . اگر چه تاکنون پژوهشی مستقل در باب تاثیر ادبیان اردبیلی بر ادبیات کشور انجام نپذیرفته ، اما حضور نامهایی چنینی در کنار مترجمانی دیگر از نسل های بعد ، چه در پایتخت و چه در موطن مقدس سرما خیز ، نشان از اهمیت و اقتدار این طریق ادب ورزی ست . دهه هایی باید می گذشت تا با قوام ِ تفکر پذیرش ادب دیگری ، شاخه ی وطنی درخت « دبستان ادبیات اردبیل » با حضور نشریات تخصصی و گاه نامه های ادبی و ارتباط جوانتر ها با حضور اکنونی ادبیات ، جوانه زده ، مبحث ترجمه ادبی از زبان هایی چون انگلیسی و ترکی استانبولی و فرانسه و ... پا بگیرد و از اوایل دهه هشتاد ، شاهد حضور جدی چهره های مترجم با گستره ادبی کشوری باشیم .

های پیش رو ) مترجم این کتاب ، ریشه در کهن رود های ادب فارسی دارد . به واژه آشناست و ذوق سلیم مجنونی شعر هم سرشت اوست . براستی فرقی که میان ماشین های ترجمه انسانی و مکانیکی با مترجان لغت تنهایی واژه ست ، همین عاشقاشفتگی های دیلماجا نی ست که شاعرند . و نکوتر آنکه متن مبدا نیز ، حاصل خیال و خاطر پریشی های داستانی و اساطیری ملتی ست نزدیک ، که تا اکنون ایران ، خرس بد عنق شان ، کنار زیبایی ملوسک ایرانی خر خر می کند و در مرز های شمال غربمان ، افسانه های دور و نزدیک این کتاب همزیستی روشنی با یکدیگر دارند .

و ... ) به خیال و آرزو و امید می خوانمتان .

 

وحید ضیائی

آذری از 94

 

 

  • الناز رستم نژاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی