کارکردهای فرهنگ عامّه در اجتماع
جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۲۵ ب.ظ
فولکلورشناسان ، کارکردهای بسیاری را برای فرهنگ عامه ذکر کرده اند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود :
1 . ایجاد همبستگی قومی و نژادی و نزدیک نمودنقومیت ها و ملیت ها به یکدیگر
اگر چه فولکلور از یک سو باعث تمایز اقوام و ملیت ها از یکدیگر می شود ، اما از سوی دیگر ، اگر با دقت در فولکلور طوایف و اقوامی که در یک منطقه یا یک کشور زندگی می کنند ، مطالعه شود ، مشاهده خواهد شد که درصد زیادی از زیرساخت های فولکلوریک آنها دارای ریشه مشترک است . برای مثال : همانندی لهجه ، پوشش ، سرودها و موسیقی های محلی و آداب و رسوم حاکم بر زندگی اقوام مختلف ، عاملی است برای ایجاد پیوند دوستی و نیز جلوگیری از ایجاد دشمنی و جنگ بین آنها .
در سطح وسیع تر می توان گفت از جهاتی تمام ملل جهان ، دارای ریشه های فرهنگی و عادات فولکلوریک مشترک اند؛ چرا که در گذشته های بسیار دور ، همگی از یک نژاد و تمدّن بوده اند و به مرور زمان ، تقسیم شده اند و به صورت اقوام و ملّیت های گوناگونی که امروز شاهد آن هستیم ، در زمین ، پراکنده شده اند . برای مثال ، قصّه «ماهْ پیشانی» ایرانی را می توان با اندکی تغییر ، نزد فرانسوی ها ، آلمانی ها و ایرلندی ها نیز یافت و از حیث موضوع ، به قصه نروژی نزدیک تر است .4 همین اشتراک در زیرساخت ها و اصول فرهنگ عامه می تواند زمینه ساز گفتگوی تمدن ها باشد و جهان را به سوی دنیایی به دور از جنگ و نزاع و خونریزی راهنمایی کند .
2 . فرهنگ عامّه هر ملتی ، در حقیقت ، حافظه تاریخسیاسی و اجتماعی آن ملت است
همان طور که گفته شد ، فولکلور ، شامل تمامی اعمال و رفتار و گفتار و جنبه های مختلف زندگی بشری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود . بنا بر این ، با شناخت فولکلور یک قوم می توان به تمام این منابع ، دسترسی پیدا کرد و از این طریق به راحتی می توان به شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی مردم آن قوم پی برد . برای مثال : اگر یک تعداد مثل و افسانه ، اسطوره ، ترانه و لالایی را تحلیل جامعه شناختی کنیم ، متوجه می شویم که در درون آنها حرف هایی است که در شرایط خفقان حاکمیت آن زمان نمی توانسته اند به زبان بیاورند ، به طوری که ترانه ها و لالایی های ما ، حرف های سیاسی است و لالایی های روستایی ما ترانه هایی است علیه اربابان و خوان های مناطق5 و یا امروزه اگر به دقت به مضامین جُک ها و لطیفه های مردم پرداخته شود ، عمیق ترین مسائل سیاسی و اجتماعی را می توان در آنها یافت که نمی توان آنها را در یک سند غیر عامیانه ، یک مقاله علمی و یا یک شعر پیدا نمود . از این رو می توان فرهنگ عامه را روح اجتماعی یک ملت دانست .
3 . فرهنگ عامّه را می توان خاستگاه و شالوده الهامات بشری در زمینه ادبیات و هنر به حساب آورد
این سرچشمه افکار توده که نسل های پیاپی ، همه اندیشه های گران بها و عواطف و نتایج فکر و ذوق و آزمایش خود را در آن ریخته اند ، گنجینه زوال ناپذیری است که آبشخور بزرگ ترین و ماندگارترین آثار هنری جهان است .
4 . فرهنگ عامّه را می توان نوعی رابط فرهنگی بیننسل های مختلف به حساب آورد
در حقیقت می توان گفت که فرهنگ عامه برای نسل های مختلف ، نقش یک مدرسه را بازی می کند . خصوصا در گذشته ، به دلیل عدم وجود رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی به شکل امروزی ، این نقش فولکلور ، مهم ترین کارکرد آن به شمار می آمده است و در اشکال مختلفی همچون : دور هم نشستن های شبانه و گوش سپردن به قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها ، پرده خوانی ها ، نقالی ها و... ظهور می یافته است .
- ۹۴/۱۰/۱۸